پنجشنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Thursday, 25 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2342 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
حرف زشت
شناسه : 3343

نویسنده : شهرزاد فراهانی /// بچه های عزیزم سلام، می دونستید احترام گذاشتن به هم خیلی کار خوبیه؟ و فقط این مهم نیست که به انسان ها احترام بگذاریم ما به حیوانات هم باید احترام بگذاریم، این داستان زیبا را از دست ندهید… طاهره، خواهر کوچولوی طاها، توی حیاط سه چرخه سواری می کرد. ناگهان گربه […]

ارسال توسط :
پ
پ

نویسنده : شهرزاد فراهانی /// بچه های عزیزم سلام، می دونستید احترام گذاشتن به هم خیلی کار خوبیه؟ و فقط این مهم نیست که به انسان ها احترام بگذاریم ما به حیوانات هم باید احترام بگذاریم، این داستان زیبا را از دست ندهید…

حرف زشت

طاهره، خواهر کوچولوی طاها، توی حیاط سه چرخه سواری می کرد. ناگهان گربه ای از روی دیوار توی حیاط پرید.  طاهره ترسید و جیغ کشید.

طاها صدای طاهره را شنید و به حیاط رفت. او داد زد و به گربه گفت: گربه … گربه گم شو… گربه برو…



از داد و فریاد طاها گربه بیچاره ترسید و فرار کرد.



مادر که صدای طاها را شنید به او گفت: پسرم. گربه ها خیلی ترسو هستند. لازم نبود این قدر داد و فریاد کنی. 



لازم نبود به او فحش بدهی و حرف زشت بزنی.



طاها جان گفت: مامان جان! من که به یک آدم فحش ندادم. به یک گربه فحش دادم.



مادر گفت: تو حتی به حیوانات هم نباید حرف زشت بزنی. یک روز حضرت عیسی از راهی می گذشت به حیوانی رسید. به آن حیوان گفت: برو کنار. برو به سلامت. به حیوان هم کنار رفت. 



دوستان حضرت عیسی گفتند: چرا با این حیوان این همه محترمانه حرف زدید؟



حضرت عیسی  گفتند: چون من باید مهربان باشم. حتی  با حیوانات. من دوست ندارم زبانم به فحش دادن عادت کند. 



پسرم!  کسی که به حیوانات فحش می دهد.  کم کم عادت می کند و به آدم ها نیز راحت فحش می دهند.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.